دو علامت بارز بیماری های قلبی-عروقی عبارت است از تصلب شرائین و ترومبوز عروق که با چند پارامتر ژنتیکی و محیطی همراهی دارند. اگرچه این دو بیماری از نظر پاتوفیزیولوژی متفاوتند اما برای هر دو ریسک فاکتورهای یکسانی وجود دارد، از جمله افزایش سن، چاقی، اختلال چربی خون و دیابت. فرآیند پاتولوژیک تصلب شرائین به دنبال مشکلات اندوتلیال، هیپرلیپیدمی، التهاب و فشار خون بالا ایجاد می شود. پلی مرفیسم ژن های دخیل در این فرآیند همراه با الگوی زندگی ناسالم (مصرف دخانیات، رژیم غذایی با چربی بالا، کم تحرکی) می تواند باعث آسیب دیواره عروق و در نهایت عامل ایجاد سکته های قلبی و ایسکمی مغزی شوند. در اتیـولـوژی تـرومبـوآمبـولیسـم وریـدی (Venous Thromboembolism; VTE) علاوه بر تنوع ژنتیکی عوامل متعددی همچون بی تحرکی، جراحی، سرطان، مصرف هورمون های زنانه در انعقاد خون نقش دارند. البته باید توجه داشت که اغلب مواقع نقص در یک ژن به تنهایی نمی تواند عامل بروز بیماری قلبی-عروقی باشد و مجموعه ای از پلی مرفیسم ها و سایر ریسک فاکتورها در بروز این بیماری نقش دارند. در این مرکز توانایی تشخیص 7 واریانت در 5 ژن استعداد ابتلا به بیماری های انعقادی و قلبی از قبیل تصلب شرائین و ترمبوآمبولیسم وریدی وجود دارد. این موتاسیون ها به شرح زیر می باشند:
• فاکتور (FV Leiden (G1691A: منجر به مقاومت پروتئین فعال شده C می شود. در ۲۰ تا ۵۰٪ بیماران VTE دیده می شود. یکی از مهم ترین ریسک فاکتورهای ژنتیکی برای ترومبوفیلی وراثتی است.
• فاکتورFV Leiden R2 haplotype (H1299R) : ریسک فاکتور خفیف برای ترومبوز و افزایش ریسک بیماری های قلبی- عروقی برای ناقلان این فاکتور است.
• فاکتور Prothrombin (PTH, Factor II) G20210A: آلل A با افزایش سطح پروترومبین در ارتباط است. در ناقلین این آلل، خطر ترومبوز مغزی و عروقی ۳ برابر افزایش پیدا می کند. ریسک به طور قابل ملاحظه ای با همراهی فاکتورV افزایش می یابد.
• فاکتور 5,10-Methylenetetrahydrofolate Reductase (MTHFR): ژن متیلن تتراهیدرو فولات ردوکتاز روی کروموزوم 1 قرار دارد. واریانت ناپایدار (آلل T) در ارتباط با کاهش فعالیت آنزیم و افزایش سطح هموسیستئین پلاسمایی به همراه کمبود فولات، هموزیگوت بودن و ریسک فاکتورهای دیگر، خطر ترومبوز وریدی را ایجاد می کند. بررسی جهش هایMTHFR C677T و یا A1298Cباید در افراد مبتلا به بیماری های عروق کرونر قلب، انفارکتوس حاد قلبی، بیماری های عروق شریانی محیطی یا ترومبوآمبولی های وریدی مد نظر قرار گیرد. هتروزیگوت مرکب C677T همچنین با فعالیت آنزیمی کاهش یافته MTHFR همراه است.
• Factor XIII (FXIII) V34L: واریانت L در Factor XIII معمولادارای اثر حفاظتی در برابر VTE است.
• فاکتور (PAI-1 Serpin E1)، Plasminogen Activator Inhibitor 4G/5G: عملکرد ناقص فیبرینولیتیک به وسیله غلظت بالای PAI-1 در پلاسما سنجیده می شود و به عنوان مارکی برای حوادث آتروترومبوتیک در نظر گرفته می شود. آلل 4G با افزایش میزان رونویسیPAI-1 در ارتباط است و به نظر می رسد ریسک فاکتور خفیفی برای VTE و سکته قلبی می باشد.
در آزمایشگاه پاتوبیولوژی و ژنتیک فارابی جهش های شایع در ژن¬های مذکور مورد بررسی قرار میگیرد.

6

0 پاسخ

پاسخ دهید

میخواهید به بحث بپیوندید؟
مشارکت رایگان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *